- جمعه 6 اردیبهشت 1398 - 18:48
- کد خبر : 42
- مشاهده : 3359 بازدید
- مقالات
دکتر فرشته روح افزا ؛ ابتدا به این نکته مهم باید توجه داشت که مباحث حقوقی حداقلها و در حقیقت کف مبانی را روشن میکنند. جنبههای رشد و تعالی در تعریف حقوقی نمیگنجند. اگر حقوق موفق باشد و اجرا بشود، نتیجه حداقلهایی است که باید مد نظر قرار گرفته شده باشند. این مسئلۀ مهمی است […]
دکتر فرشته روح افزا ؛
ابتدا به این نکته مهم باید توجه داشت که مباحث حقوقی حداقلها و در حقیقت کف مبانی را روشن میکنند. جنبههای رشد و تعالی در تعریف حقوقی نمیگنجند. اگر حقوق موفق باشد و اجرا بشود، نتیجه حداقلهایی است که باید مد نظر قرار گرفته شده باشند. این مسئلۀ مهمی است که ما متاسفانه در بحث حجاب تعریف جامعی نداریم. در این شک نداریم که حجاب امری اجتماعی است. یک قسمت آن البته امری شخصی و ذاتی هم هست، یعنی به ذات آن فرد در حقیقت منافعی را میرساند.
این که حجاب را فقط از منظر پوشش میبینیم، خطی است که چندین سال است دنبال میشود. فرض کنید یک خانم با پوشش بسیار کامل، ولی با یک رفتار شنیع در جامعه؛ این حجاب نیست، در تعریف حجاب هم نمیگنجد. حتی نحوۀ گفتار افراد اهمیت دارد و نوع گویش آنها جزئی از بحث حجاب است. ما در مورد گفتار زنان، آیۀ قرآن هم داریم. نگاه نیز اهمیت دارد؛ چه زن و چه مرد. اینکه ما بر زنان تمرکز میکنیم هم خطای بزرگی است. همچنین نباید فقط بر جوانان تاکید کرد. اینها را باید اصلاح کرد، تا بتوانیم حقوق شهروندی را توزیع کنیم. پاکی و در حقیقت آزادی اندیشه نیز یکی از بحثهایی است که به رفتار اجتماعی ما کمک میکند. ما همواره بر پوشش و ظاهر تاکید میکنیم ، اما اگر اندیشه تطهیر نداشته باشد، پوشش ظاهر هم هرچقدر باشد، نمیتواند نتیجه لازم را حاصل کند.
در بحث اجتماعی عفاف و حجاب میخواهیم ببینیم که چه حدی مخل سلامت جامعه هست؟ در بحث حجاب و عفاف چه حد یقفی را میخواهیم تعریف کنیم که آن مخل جامعه است. فرض کنید الان در جمعی تصمیم گرفتیم که فلان میزان حداقلی از پوشش را به عنوان معیار قابل قبول بپذیریم. آیا دوسال دیگر مطمئن هستیم که نمیشود آن سر آستین را کوتاهتر کرد یا آن دامن را کوتاهتر کرد؟ یک حد یقفی برای آن انتهای انتها که میخواهیم در مورد آن صحبت کنیم باید در نظر بگیریم و یک اجماعی داشته باشیم. هر کدام از نهادها و دستگاهها یک تعریفی میکنند. قانون در حقیقت صیانت اجرایی دارد و در یک جامعه ارزشها در حقیقت مقدم بر افعال یک جامعه هستند و حقوق مدنی و حقوق اجتماعی میتواند آنها را حمایت کند. فلسفۀ حقوق این است که در پایینترین حد آن، باید ضرر به دیگری ممنوع باشد. ما باید به نتیجه برسیم که در بحث حجاب، وظیفۀ دولت چیست؟ متاسفانه اینها تفکیک نشده است. ابتدا در کدام جنبه از حقوق شهروندی وارد شویم؟ در پیشگیری یا تخلف؟ ضمانت اجرای آن چیست؟ کجا تعریف میکنیم؟ کجا میخواهیم ورود پیدا کنیم؟ اول و آخر آن چیست؟ در بحث حقوقی که میخواهیم وارد شویم، ضرر به کجاست؟ به آبروی افراد است؟ به کرامت نفسانی آنهاست؟ به جسم یا مال آنهاست؟ اگر میخواهیم یک کار درستی انجام دهیم، اینها باید در رابطه با بحث عفت و حجاب تبیین و روشن شود. آیا کارهای من این گونه است که به عمد دارم به دیگری آسیب میرسانم که باید حقوق شهروندی بیاید وسط؟ ما باید ببینیم که جامعۀ ما یک جامعۀ هنجارپذیر و هنجاری است یا خیر؟ ما بههرحال در نظم اجتماعی که داریم الان نزدیک به ۱۵ میلیون پرونده قضایی داریم، ۷ میلیون چک برگشتی داریم، اگر میخواهیم قانونی این بحث را انجام دهیم، باید به زمینههای قانونی آن وارد شویم. الزام تنها کافی نیست. اینکه مثلا جایی بنویسیم و بگوییم که الزام داریم این کار را انجام دهیم، نمیتوانیم جواب بگیریم. در قوانین سایر جوامع هم اینطور است که اجرای سخت و نرم را تعریف میکنند.
ما باید در مورد مسئلۀ حجاب از جنبههای مختلفِ اجتماعی، فرهنگی، فلسفی، روانشناختی، رفتارشناختی و… تحقیق جامعی کنیم و آنگاه دربارۀ نتیجۀ تحقیق، اجماعی بین دستگاهها صورت بگیرد تا بتوانیم جنبههای اجتماعی را جلو ببریم. یکی از ضروریترین کارها این است که حد حجاب قانونی را دقیقاً مشخص کنیم. اکنون که مشخص نیست، برخورد با شکل پوشش، سلیقهای و نتیجتاً مشکلآفرین شده است. نکتۀ بعدی این است که مخاطب چه کسی است. چرا در بحثهایمان فقط آن کف جامعه و جوانان و خانمها مد نظر هستند؟ آیا کسی که واردکننده لباس در جامعه است، مقصر نیست؟ مثلا کسی که سلبریتی است و عملاً مجوز دارد عکس و روش و رفتارش را در جامعه منتشر کند، مقصر نیست؟ این اصلا مصون است؟ آیا تئاتری که به این سبک دارد اجرا میشود، آن کارگردان و تهیهکننده هیچکاره هستند؟ ما اینها را همه را نادیده گرفتیم و آمدهایم با آن کسی که نادانسته دارد یک کاری انجام میدهد، برخورد میکنیم. نادانستهبودنش را مطمئن هستم، زیرا برای تفهیم این مسئله کاری نکردهایم. در حقوق شهروندی، قبل از اینکه حقوقی را تعریف و مجازاتی برایش تعیین کنیم، مرحلۀ آگاهیبخشی است. شما اگر بخواهید کمربند را جریمه کنید اول آگاهی میدهید، بعد جریمه میکنید. چه مقدار در مسئله آگاهیبخشی حجاب کار کردهایم؟ این غیر از دستور است. بنده در رابطه با هزینهای که بعضی از بیمارستانهای خصوصی به پرستاران برای آرایش میدهند، تحقیقی کردهام. مسئولانشان گفتند بروید آرایش کنید و پرستاران گفنتد ما پول نداریم. پس بیمارستان تصمیم گرفت هزینۀ آرایش را به پرستاران بدهد. من گزارش کامل آن را دارم و در شورای عالی هم به مسئولین دادم. در این مورد یک مصاحبه کردم. آقایی آمد و گفت من شبی سه میلیون پول تخت میدهم؛ توقع دارید خانم را چطور بفرستند به پرستاری از من؟ این خلاف حقوق شهروندی آن خانم پرستار نیست؟ مخاطب اصلی ما چه کسی است؟ ما در قبال آن سازمان هواپیمایی که مهماندار استخدام میکند و استانداردهای خاص را به اینها ابلاغ میکند، چه کرده ایم؟ ما داریم مخاطب را مهماندار قرار میدهیم یا آن کسی که دارد برای این آییننامه مینویسد؟ ما یک سری آدمها را در جامعه فراموش کردهایم و کنار گذاشتهایم، و در حقوق شهروندی دنبال عدهای دیگر آمدهایم. اگر میخواهیم پازل را حل کنیم، باید همه را با هم ببینیم. امنیت روانی و جنسی جامعه باید رعایت شود. جامعه نباید جنسیتی بشود که فقط حجاب خانمها مورد نظر باشد، آقایان هم هستند.
باید دقت کنیم حجاب مثل دیگر قوانین نیست، مثل قوانین راهنمایی و رانندگی نیست؛ حجاب یک امر فرهنگی است. نمیتوانیم آن پاکی اندیشه را وسط نیاوریم ، این یک امر فرهنگی است، یعنی یک گام مهم، کار فرهنگی است که متاسفانه در زمینۀ کار فرهنگی کاملا مسیر متضادی داریم. تبلیغات رایج متضاد با حجاب است. عکس مجلات را نگاه کنیم! نوع گویش بعضیها را نگاه کنید، نه افراد کف جامعه، بلکه مثلا صدا و سیما! سینما را ببینید!
به عنوان آخرین مثال، آن دختری که خود را از پل پرت کرد و گفت میخواهد انتقام بگیرد، میخواهد از چی انتقام بگیرد؟ از جامعهای که او را به این سمت هدایت کرده است. ظاهرش میگوید دارد از پسری که به او وابستگی عاطفی پیدا کرده و بعد لطمه خورده، برای جبران لطمه به او میخواهد اثبات کند که جان خود را وسط میگذارد، اما در باطن از من دارد انتقام میگیرد که کار فرهنگی درست نکردهام و به او هویتش را نشان ندادهام؛ از فیلم، سینما، پارک و فضای اجتماعی انتقام میگیرد که به او هویتش را نداده است؛ از آموزش عالی و آموزش و پرورش ما انتقام میگیرد.
نظرات